loading...
نوشتم تا بدانی دیگر تنها نیستی
دوست سونیا بازدید : 2 جمعه 29 آذر 1392 نظرات (0)


 زن : به نظرت موها مو کوتاه کنم ؟
مرد :آره اگه دوست داري!!!
زن:من دارم از تو مي پرسم !!!
مرد:عزيزم نميدونم !!! اگه فکر مي کني کوتاه کني خب کوتاه کن !
زن:من دوست دارم بدونم نظر تو چيه!!!
... مرد : خيلي خب آره کوتاه کن!!
زن: اينو گفتي که ديگه حرف نزنم ؟؟؟
مرد : نه!!!!
زن: الان اينو گفتي که تنهات بذارم ؟
مرد:نه!!!
زن: پس واقعاً فکر ميکني کوتاه حوشگل تره؟؟
مرد:آآآآآره عزيزم کوتاه شون کن!!!
زن:ولي من موي بلند رو دوست دارم!
مرد: خب پس کوتاه نکن!!!
زن: ولي تو که الان گفتي کوتاه کنم!!!
مرد:....

 

 

 

 

سنگي که طاقت ضربه هاي تيشه را ندارد تنديس زيبايي نخواهد شد از زخم تيشه خسته نشو که وجودت شايسته تنديسي زيباست.

 

 

 

وقتي اين همه اشتباهات جديد وجود دارد که مي توان مرتکب شد، چرا بايد همان قديمي ها را تکرار کرد.

 

 

 

 

 

 

ميگن درد رو از هر طرف بخوني ميشه درد ولي درمان رو از آخر بخوني ميشه نامرد،مواظب باش واسه دردت به هر درماني تن ندي

 

دوست سونیا بازدید : 1 سه شنبه 19 آذر 1392 نظرات (0)

برو ای خوب من ، هم بغض دریا شو ، خداحافظ !
برو با بی کسی هایت هم آوا شو ، خداحافظ !
تو را با من نمی خواهم که « ما » معنا کنم دیگر …
برو با یک « من » دیگر بمان « ما » شو ، خداحافظ !



به چه میخندی تـــــــــو؟
به مفهوم غم انگیز جدایــــــــــی؟
به چه چیـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــز؟
به شکست دل من یا پیروزی خویــــــــــــــــش؟
به چه میخنـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــدی؟
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کــــــــــــــــــــــــ ـــــــــرد ؟
یا به افسونگری حرفهایت که مرا سوخت و خاکستر کــــــــــــــــــــــرد ؟
به دل سادهی من میخندی که دگرتا ابد نیز به فکر خود نیســــــــــــــــــــت ؟
خنده دار است بخنــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــد ...





ببیـــــــن
من هم
مثل خــــــیلی از عاشـــــق ها
از تو یـــــادگاری دارم
ولــــی
یــــادگـــاری من
با بقیه فــــرق دارد
یــــــادگــــــاری مــــن
از تو
ســــینه ای پر از درد اســـــت ..
.




برای خودت زندگی کن،

کسی که ترا دوست داشته باشد، با تو میماند

برای داشتنت می جنگد....

اما اگر دوست نداشته باشد، به بهانه می میرود......





یه روزی پسری باخانوادش دعواش شد و از خانه زد بیرون و رفت خونه یکی از دوستاش یک ماه موند؛ بعد از یک ماه دختری را سر کوچه می‌بینه و بهش تیکه میندازه! یکی از دوستاش میگه می‌دونی این کی بود؟! میگه نه! میگه این خواهر همون رفیقت بود که تو یه ماه خونشون بودی! عذاب وجدان می‌گیره میره خونه رفیقش؛ رفیقش داشت مشروب می‌خورد به رفیقیش میگه ببخشید من سر کوچه به دختری تیکه انداختم ولی نمی‌دونستم خواهر تو بود! دوستش پیکشو می‌بره بالا میگه: به سلامتی رفیقی که یه ماه خونمون خورد و خوابید ولی خواهرمو نشناخت…





زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه‌هایش را سیر کند، گوشت بدن خودش را می‌کند و می‌داد به جوجه‌هایش می‌خوردند زمستان تمام شد و کلاغ مرد! اما بچه‌هایش نجات پیدا کردند و گفتند: آخی خوب شد مرد، راحت شدیم از این غذای تکراری! این است واقعیت تلخ روزگار ما…





می‌دونی قشنگترین احساس چه وقتیه؟ وقتی برمی‌گردی یواشکی به عشقت نگاه کنی می‌بینی که اونم داشته بهت نگاه می‌کرده…






تمام سپاسم از آن کسی است ...


 که به من نیازی نداشت ...


 اما فراموشم نکرد !!!




 معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو


 اشتباه کردی و حق با دیگریست ...


 معذرت خواهی یعنی اون رابطه ....


 بیشتر از غرورت واست ارزش داره !!!






  می دونی تلخ ترین درد چیه ...؟

 

  تو بخوای؛


  اونم بخواد؛


  ولـــــی خــــــدا نـــــخــــــواد ...




وقتی تنهاییم دنبال یک دوست می گردیم

 

وقتی پیدایش کردیم دنبال عیب هایش می گردیم

 

و وقتی از دستش دادیم به یاد  خاطره هایمان با او می افتیم

 

و باز تنهاییم...



خدایا

 مرا ببخش

به خاطر تمام درهایی که کوبیدم

و

در خانه ی تو نبود..


اگر عشقی را پیدا کردی به او بال پرواز بده ! عاشق باشد نمیپرد



خدایا
به خواب دوستان من آسایش
به بیداریشان عاقبت
به عشقشان ثبات
به مهرشان تداوم
و به عمرشان برکت عطا کن
خدایا...
شکرانه اش بامن 


 

دوست سونیا بازدید : 3 دوشنبه 11 آذر 1392 نظرات (0)

اینم   عکس عشقم ((سونیا))

 

زن مانند شیشه ی ظریف و شکستنی است

هرگز توانایی مقاومت او را نیازمایید ، زیرا ممکن است شیشه ناگهان بشکند . . .

*******************************************************************

زن قداست دارد،

 براى با او بودن  باید "مرد"بود !

 نهنر

***************************************************

 

 اگـه هـمـزمـان عـاشـق دو نـفـر هـستــی !!!


 دومــی رو انـتـخــاب کــن !!!


 چــون اگــه واقــعــا عــاشــق اولـی بــودی ...


 هــرگــز گــرفــتـــار عــشـــق دومــی نــمــیشــدی.

 

*******************************************************************

 

 

 

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شدو برمی گشت
پرسیدند :چه می کنی ؟
پاسخ داد
در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم ...
گفتند :
حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است
و این آب فایده ای ندارد
گفت :
شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ،
اما آن هنگام که خداوند می پرسد :
زمانی که عشقت............... در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
پاسخ میدم :
هر آنچه از من بر می آمد

 

 

*********************************************************

 


 آدمك آخر دنياست بخند.آدمك مرگ همينجاست بخند.دست خطي كه تو را عاشق كرد،شوخي كاغذي ماست بخند.آدمك خر نشوي گريه كني ...كل دنيا سراب است بخند

 

********************************************

 

برای خودت زندگی کن،

کسی که ترا دوست داشته باشد، با تو میماند

برای داشتنت می جنگد....

اما اگر دوست نداشته باشد، به بهانه می میرود......

 

دوست سونیا بازدید : 10 چهارشنبه 15 آبان 1392 نظرات (0)


 

 اگـه هـمـزمـان عـاشـق دو نـفـر هـستــی !!!


 دومــی رو انـتـخــاب کــن !!!


 چــون اگــه واقــعــا عــاشــق اولـی بــودی ...


 هــرگــز گــرفــتـــار عــشـــق دومــی نــمــیشــدی.

 

 

 

 

 

 

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شدو برمی گشت
پرسیدند :چه می کنی ؟
پاسخ داد
در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم ...
گفتند :
حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است
و این آب فایده ای ندارد
گفت :
شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ،
اما آن هنگام که خداوند می پرسد :
زمانی که عشقت............... در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
پاسخ میدم :
هر آنچه از من بر می آمد


 

یک دوست وفادار تجسم حقیقی از جنس آسمانی هاست.اگه پبداش کردید قدرش را بدانید.

 

 

 

 

 

یه وقتایی یه کسایی میان تو زندگیت ..

که وقتی به پشت سرت نگاه می کنی..

تعجب می کنی که چجوری..!!

تا قبل از اومدن اونا زندگی می کردی..!

 

 

میگویند... به زنـان نباید بال و پر داد.....میپرد!

اما زنان فقط پرواز های عاشقانه را دوست دارند...!( بی دلیل نمیپرند)
میگویند... به زن نگویید دوستت دارم....خودش را میگیرد!!!

اما زنان (فقط)..دستان عشقشان را میگیرند و میگویند دوستشان دارند!
میگویند... نباید به زنــان توجــه زیاد کرد.. خودشان را گم میکنند.

اما زنان وقتی گم میشوند....که عشقشان.....بی توجهی کند

 

 

 

تمام سپاس من از ان کسی که

به من نیازی نداشت اما فراموشم نکرد

 

 

 

میدونی قشنگیه این زندگی به چیه ؟

به اینکه وقتی تو سرگرم لحظه های خودتی

یکی تو لحظه هاش داره واسه قشنگیه لحظه های تو دعا میکنه

 

 

 

هر وقت خواستی از کسی جدا شی یادت باشه بهترین راه اینه

که بهش بگی برای همیشه خداحافظ

شاید ناراحت شه و قلبش بشکنه اما بهتر از اینه که

منتظر بمونه

 


اگر کسي ترا آنطور که ميخواهي دوست ندارد، به اين معني نيست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.

 

 

من بودم و تنهایی و یک راه بی انتها
یک عالم گله و خدایی بی ادعا
گم شده بودم میان دیروز و فردا
تا تو را یافتم.. با تو خودم را یافتم

 

 

 

 

دنيا را بد ساخته اند ...

کسي را که دوست داري ، تو را دوست نمي دارد ...

کسي که تورا دوست دارد ، تو دوستش نمي داري ...

اما کسي که تو دوستش داري و او هم تو را دوست دارد ...

به رسم و آئين هرگز به هم نمي رسند ...

و اين رنج است ...

 

 

 

لو ... الو... سلام

کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟

مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟

پس چرا کسی جواب نمی ده؟

یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس. بله با کی کار داری کوچولو؟

خدا هست؟ باهاش قرار داشتم. قول داده امشب جوابمو بده.

بگو من می شنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...

هر چی می خوای به من بگو قول می دم به خدا بگم .

صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟

فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟

بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :

اصلا خدا باهام حرف نزنه گریه می کنما...

بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛

بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی می کند بگو...دیگر بغض امانش را بریده بود

بلند بلند گریه کرد وگفت:

خدا جون خدای مهربون،خدای قشنگم می خواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...

چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ بشی؟

آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه

 فراموشت کنم؟

نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟

مثل خیلی ها که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.

مثل بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم با تو دوستم.

مگه ما باهم دوست نیستیم؟

پس چرا کسی حرفمو باور نمی کنه ؟

خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه این طوری نمی شه باهات حرف زد...

خدا پس از تمام شدن گریه های کودک گفت:

آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش می کنه...

کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب می کردند

 تا تمام دنیا در دستشان جا می گرفت.

کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان می خواستند .دنیا برای تو کوچک است ...

بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...

کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت.

 

 

 


چینی نازک تنهایی من

اری تو راست می گویی اسمان مال من است،پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین مال من است

اما سهراب تو قضاوت کن بر دل سنگ زمین جای من است.

من نمی دانم که چرا این مردم،دانه های دلشان پیر است.

صبر کن ای سهراب،قایقت جا دارد؟

من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم...

به سراغ من اگر می ایید تندو اهسته چه فرقی دارد ،تو به هر جور دلت خواست بیا..

مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست که ترک بردارد.

مثل مرمر شده است،چینی نازک تنهایی من.......

 

 

 

 

 



 

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 5
  • بازدید کلی : 115